وقت رفتن است,همه وسایل را جمع کردم به جز صندلی تو....
شاید وقتی برمیگردی خشته باشی....!
.
وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد بهتر است
او را هم نداشته باشی تا به نداشته هایت اضافه شود!!!
.
هر کس به ما رسید مربی بود یه مدتی بازیمون داد و رفت....
.
آهای سهراب!!!
قایق دیگر جوابگو نیست...
کشتی باید ساخت...
اینجا مثل من تنها زیاد است...
.
خودت را تصور کن بی(او)...
شاید بفهمی چه کشیدم بی (تو)
.
مقصر تو نیستی من نیستم آن رنگ سفیدی بود که برای کشدینت
دستانم را به آن الوده کردم وبرای پاک کردنش دست به دست تو دادم...
من آنروز نفهمیدم که ان رنگ سفید همه زندگیم را سیاه میکند.
.
خدایا می دانم که میبینی!
.
آرامتر سکوت کن...
صدای بی تفاوتی هایت گوشهایم را کر کرد...
.
دیگر از تنهایی خسته ام ...
به کلاغ ها زیر میزی میدهم تاقصه ام را تمام کنند..